کشتی و پهلوانی


کشتی و پهلوانی دو پدیده نیرومندی است، یکی جسمی و دیگری معنوی.
گواینکه هر پهلوانی استاد کشتی است ولی هر استاد کشتی را نمی توان پهلوان دانست.چون لازمهء رسیدن به مقام پهلوانی(...)

 انجام کارهای معنوی و اخلاقی است. کشتی یکی از ورزشهای بسیار کهن ایران است که گذشته آن، براساس نوشتارها و حماسه های ملی ما، به حدود شش هزار سال پیش از میلاد می رسد. چنانکه فردوسی حماسه سرای بزرگ، رستم، گیو، گودرز،... را از آن دوران می داند، که همگی قهرمانان کشتی و از پهلوانان و سرداران نامی ایران بوده اند.
گزاف گویی نیست اگر بگوییم که به ندرت پشت پهلوان سرداران ایران به خاک رسیده باشد. و این از یمن آموزش عالی فن کشتی و وجود استادان و پهلوانان ایران است که شاگردان را با دقیق ترین روشهای این فن می آموختند.
کشتی و زورآزمایی، نخستین و طبیعی ترین ورزشهای ایران باستان است که از کودکی در سر هر کوی و بازار انجام می شده است.کشتی گیران حرفه ای که خواهان رسیدن به درجه استادی و مقام پهلوانی بودند پس از آموختن آیین کشتی با رعایت اصول فنی، در برابر تماشاگران، کشتی می گرفتند. کشتی نوجوانان را استادان کشتی هر کوی آموزش می دادند و در میدان شهر که محل گردآمدن مردم بود و یا در زورخانه های محل، در نزد پهلوان شهر، فنون و آیین کشتی را به ایشان می آموختند.
آموزش کشتی گیران آزموده و کهنه کار را پهلوانان شهر به عهده داشتند که با آیین های ویژه در زمانهای مشخص زیر نظر ایشان انجام می شد تا به درجه کمال می رسیدند و آنگاه پس از آزمایشهای فنی و عملی استاد کشتی می شدند. از چگونگی دقیق آموزش کشتی، آیین نامه ها و کشتی ابزارهای ایران باستان سندهای زیادی در دست نیست. بنابرآنچه در نگارها، سنگ نگارشها و حماسه نامه ها به ویژه در شاهنامه دیده می شود، گویا کشتی گیران حرفه ای هنگام مبارزه کمربند می بستند که در میان آن حلقه ای وجود داشته، و در آغاز کشتی مبارزان کمر یکدیگر را می گرفتند. فردوسی چنین می گوید:

به کشتی گرفتن نهادند سر گرفتند هردو دوال کمر

پهلوانی:

در ایران باستان نام پهلوانی به کسی می گفتند که در بیشتر ورزشهای میدانی و جنگی کارآزموده باشد، و از فنون سواری، تیروکمان و نیزه، گرز و زوبین و به ویژه کشتی سرآمد باشد، و بتواند سپاه و کشور خود را در مبارزه با دشمنان پیروز و سرافراز کند. اینگونه یلان در زمان صلح، پهلوان کشور و در هنگام نبرد سرداران سپاه بودند، که هم نیرو و هم غرور ملی و میهن پرستی داشتند.
پهلوانان نامی سالی یکبار در نزد شاهنشاه برای گرفتن مقام پهلوانی اول کشور که جهان پهلوان نامیده می شد، کشتی می گرفتند و این نام یکی از درجه های عالی ارتش به شمار می رفت. چنانکه سام، زال، گیو، رستم، ... همگی جهان پهلوانان و فرماندهان سپاه ایران بوده اند.
پهلوانی در ایران باستان مکتبی است معنوی که جزء نیرومندی تن هدفهای والاتری را دربرداشته و بر پایه علمی و فلسفی قرار گرفته است. که کمال شناخت، خوی های اخلاقی، جوانمردی، میهن پرستی و دستگیری از درماندگان از موارد اصلی آن است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد