• واژه فروهر یا « فره وشی » واژهای است اوستایی که در زبان پهلوی
فروهر آمده است. البته این کلمه در گاتها نیامده ولی بسیاری از بخشهای
اوستا دربرگیرنده مطالبی در رابطه با آن است.
نگارهی فروهر نشان دوران هخامنشی است که صد البته پیش از این قوم
بوجود آمده است. در حقیقت فروهر یکی از پنج جز بوجود آورنده آدمی است. در
اوستا اینگونه آمده است که وجود آدم زنده از پنج جز ساخته شده است. ( تن،
جان، روان، وجدان، فروهر ).
فروهر نماد یکی از نیروهای جهان هستی است که در آدمی نیز وجود
دارد. این نیرو که سرچشمهاش اهورامزدا است، روشن کننده راه پیشرفت و نیروی
پیش برنده و انگیزه دهنده است. نگاره فروهر در فرهنگ ایرانی، نشانهی دو
نماد میهنی و دینی میباشد.
Δ نماد میهنی : از دوران پادشاهی مادها و سپس شاهنشاهی هخامنشیان نگاره فروهر نشانهی نماد میهنی بوده و آدمی را در پیکره و سیمای شاهین تیز چنگ و بلند پروازی نشان میدهد که آنرا نماد توانایی، سر بلندی و فر و شکوه میدانستند و پرچمهای خود را به نما و سیمای شاهین میآراستند.
Δ نماد دینی : ایرانیان پیرو « اشو زرتشت » برای این نیروی مینوی که بن مایه آن جنبش و پیشرفت بسوی رسایی، فرامایگی و والایی است، هیچ پیکرهای را بهتر و شایسته تر از شاهین نیافتند و آنچه که در گذشته نشانه فر و شکوه و سربلندی بود و انگیزه ملی و میهنی داشت با اندک دگرگونی در سر و پای شاهین به سیمای کنونی در آوردند، تا هم بن مایه مینوی را نشان دهد و هم نمودار سر بلندی و سرفرازی ایرانیان باشد.
ادامه مطلب ...